Title: The Cambridge History of Iran | Author(s): W. B. Fisher | Publisher: Cambridge University Press |Year: 1968 | Language:English | ISBN: 0521069351 | Extension: pdf
The Cambridge History of Iran is an eight-volume survey of Iranian history and culture, and its contribution to the civilisation of the world. All aspect of the religious, philosophical, political, economic, scientific and artistic elements in Iranian civilisation are studies, with some emphasis on geographical and ecological factors which have contributed to that civilisations special character. The aim is to provide a collection of readable essays rather than a catalogue of information. The volumes offer scope for the publication of new ideas as well as providing summaries of established facts. They should acts as a stimulus to specialists, but are primarily concerned to answer the sort of questions about the past and present of Iran that are asked by the non-specialist. Volume I sets the physical stage for the human events which follow. In a sense it is a companion volume to the rest of the series. The whole volume is devoted to geography, geology, anthropology, economic life, and flora and fauna. The physical environment of Iran is seen not as an unmoving backcloth against which the human drama is played; rather it is seen as a natural element which shapes in distinct and recognisable ways the whole course of human activity in the country. Iran offers a picture of sharp identity as a geographical unit. In spite of highly varies and often harsh natural conditions at local level, a consistent and recognisable pattern of physiographical and climatic features emerges at the national level. Because of these features the Iranians as a people suffered many vicissitudes. The complex character of the relationship between terrain and people is the major theme of this volume.
کتاب دنیای سوفی داستانی درباره تاریخ فلسفه است که به شکل رمان نوشته شده است. یوستین گردر نویسنده کتاب، استاد فلسفه در دانشگاه بوده است. او در نروژ به دنیا آمد و سال ها در برگن فلسفه تدریس کرد. یوستین گردر به دنبال متن ساده ای بود تا به درد شاگردانش بخورد اما چنین متنی نیافت و به همین خاطر خود در صدد نوشتن کتاب دنیای سوفی برآمد. کتابی که در آن به زبانی ساده تاریخ فلسفه را شرح می دهد.
نویسنده به زیبایی در کتاب فلسفه را به یک دختر ۱۴ ساله می آموزد. که همین موضوع نشان می دهد که متن کتاب تا چه اندازه ساده و روان است. در طول کتاب این دختر ۱۴ ساله هرآنچه سوال که ممکن است به ذهن خواننده برسد را می پرسد.
این کتاب هرچند که ساده نوشته شده است اما در باطن مطالب سطح بالایی را ارائه میکند.
درباره کتاب صوتی دنیای سوفی
سوفی آموندسن دختری است که در آستانه پانزده سالگی با ماجرای عجیبی روبه رو میشود، او نامه ایی از جانب فرد ناشناسی دریافت میکند که او را به تفکر در مورد ابتدایی ترین سوالات فلسفی و خودشناسی وا میدارد. اولین سوالی که او با آن مواجه می شود این است که تو کیستی؟ و این سوال با یک علامت سوال بزرگ در برابر آن آغاز کتاب است. این شخص بعدتر خود راآلبرتو کناکس فیلسوف معرفی میکند که قصد آموزش فلسفه به سوفی نوجوان را دارد.
کتاب دنیای سوفی در واقع برای آشنایی اولیه با مفاهیم فلسفه است. اگر کسی علاقه مند به مطالعه در حوزه فلسفی است، این کتاب می تواند شروع مناسبی باشد. در کتاب مفاهیم پیچیده و دشوار به ندرت دیده می شود و همه چیز به سادگی توضیح داده شده است.
کتاب یک شروع قوی و بسیار زیبا دارد که در مورد فلسفه سقراط، افلاطون و ارسطو صحبت می کند. رفته رفته با فیلسوفان دیگر آشنا می شوید که مطمئنم حتی اسم آن ها را نشنیده اید. . اما در آخر کتاب به نام هایی همچون داروین، فروید، ژان پل سارتر و آلبر کامو می رسیم که به نظر من جذابیت خاصی دارند. شاید به این دلیل باشد که چندین اثر از این نویسنده ها را مطالعه کرده ام و آشنایی با عقاید آن ها کمک کند کتاب هایشان را بهتر درک کنم.
اما برای کسی که فلسفه را به خوبی مطالعه کرده است و با افکار بسیاری از فیلسوفان آشنایی دارد، این کتاب در حد یک جمع بندی ساده است.
اگر کسی علاقه مند به مطالعه در حوزه فلسفی است، این کتاب می تواند شروع مناسبی باشد.
در قسمت هایی از این کتاب صوتی میشنویم:
عجیب نبود که نمی دانست کیست؟ و بی انصافی نیست که انسان در قیافه خود دستی ندارد؟ این قیافه را به او قالب کرده بودند. آدم می تواند دوستانش را خود انتخاب کند، اما انتخاب خودش درست خودش نیست. حتی بشر بودنش هم دست خودش نیست.
مهمترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می میرد، خواهد گفت گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدم ها. ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد، آیا چیزی می ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می گویند بلی. به عقیده آن ها آدم نمی تواند فقط دربند شکم باشد. البته همه خورد و خوراک لازم دارند. البته که همه محتاج محبت و مواظبت اند. ولی از اینها که بگذریم، یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه می کنیم.
جهان چگونه به وجود آمد؟ آیا در پس آنچه روی می دهد اراده یا مقصودی نهان است؟ آیا پس از مرگ حیات هست؟ این مسائل را چگونه می توان پاسخ داد؟ و مهمتر از همه چگونه باید زیست؟
هرکس که بداند که نداند از همه داناتر است.
فیلسوف کسی است که می داند تا چه اندازه نادان است، و این نادانی او را آزار میدهد. بدین ترتیب وی هنوز داناتر از همه آن کسانی است که درباره دانش خود از چیزهایی که نمی دانند لاف می زنند.
دانلود رایگان کتاب سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا pdf
معرفی کتاب:(سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا)
(سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا)بیش تر فعالیت های انسان بر مبنای این فرض است که زندگی ادامه دارد. اگر این فرض را کنار بگذارید٬ چه باقی می ماند؟ و هم چنین غیاب دعوا یا نفرت یا میل٬ به معنای آن است که ضد آن ها هم نیست. نه شادی٬ نه پیوند و نه عشق. فقط آن جا که دلسردی و افسردگی و غم هست٬ شادی موجودیت دارد؛ بدون یاس فقدان٬ امیدی هم در بین نیست. و صد البته درر مورد عشق هم.(سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا)
ژان ژاک روسو (به فرانسوی: Jean-Jacques Rousseau) (زادهٔ ۲۸ ژوئن ۱۷۱۲ - درگذشتهٔ ۲ ژوئیه ۱۷۷۸) متفکر سوئیسی، درر سدهٔ هجدهم و ااوج دورهٔ روشنگری اروپا می زیست.(اعترافات)اندیشه های او در زمینه های سیاسی، ادبی و تربیتی، تأثیر بزرگواری بر معاصران گذاشت.(اعترافات)نقش فکری ااو که سال هاا درر پاریس عمر سپری کرد، به عنوان یکی ااز راه گشایان آرمان های انقلاب کبیر فرانسه قابل انکار نیست.(اعترافات)اگر چه روسو، ااز نخستین روشنگرانی است که مفهوم حقوق بشر راا بطور مشخص به پیشه گرفت،(اعترافات)ولی نزد ااو ااز ااین مفهوم فقط می توان به معنایی گزیده تر و محدود سخن به میانی آورد. رویهمرفته باید گفت که وی راادیکال تر ااز هابس و جان لاک و شارل دو مونتسکیو می اندیشید.(اعترافات)چه بسا به همین علت است که بعضی از پژوهشگران تاریخ اندیشه، وی را اساساً در تداوم سنت فکری عصر روشنگری نمی دانند،(اعترافات)بلکه اندیشهٔ او را اغلب در نقد فلسفهٔ روشنگری ارزیابی می کنند.(اعترافات)البته تئو هابسن معتقد است روسو به گونه نگاه روشنگری باور داشت، ولی با چنان شدت غیرطبیعی ای که مایه می شد طرفدارانش را نیز افرادی از خویش راضی، دنیاپرست و صرفاً تعقیب منافع ببیند.(اعترافات)برای روسو، صرف نظر کردن انسان از آزادی، به معنی صرف نظر کردن از خصلت انسانی و حق بشری است. روسو تلاش می کند،(اعترافات)نوعی انسجام میانی آزادی فردی و جمعی برپایی نماید. وی این شغل را در پرتو سرشناس خویش قرارداد اجتماعی که در سنه ۱۷۶۲ میلادی نوشته شد، انجام می دهد.(اعترافات)یکی سایر از کتاب های مهم روسو به نام امیل در مقوله پرورش کودکان است. خلاصه کتاب اين يگانه تصويري است که از انسان وجود دارد و به شایستن الی جاودان همين يک تصوير هستی خواهد داشت.(اعترافات)تصويري که دقيقا از روي طبيعت کشيده شده و چهره ي راستين او را ترسيم کرده است. هرر که هستيد، اي کساني که تقدير ياا اعتماد من شماا راا حاکم برر سرنوشت ااين دفتر کرده ااست، به خاطر شوربختي هايم، به خاطر احساسات و عواطفتان، و به اسم گونه بشر از شما تمنا دارم که اين پرتو يگانه و سودمند را از ميان نبريد. اثري که مي تواند درر مطالعه ي احوال بشر، مطالعه اي که بي گمان هنوز نخست نشده ااست، به عنوان نخستين معيار مقايسه به شغل رود و نيز خواهش دارم تنها يادگار با ارزشي راا که حرمت دسته خاطره ي من ااست و نمودار خوی ها و منش من و به دست دشمنانم تحريف نشده ااست،(اعترافات)ااز بين نبريد و سرانجام، حتي اگر شما خود يکي ااز ااين دشمنان سرسخت باشيد، ديگر به جسد خاکستر شدۀ من دشمني مورزيد و بيداد بي امان خود راا لغایت زماني که ديگر نه من و نه شما زنده نخواهيم بود، ادامه ندهيد بلکه بتوانيد کمینه يک بار شرافتمندانه درر نزد خویش گواهي دهيد که والاگهر و مهربان بوده ايد، درر جايي که مي توانستيد بدخواه و انتقامجو باشيد، البته چنانچه بدي روا داشته درر حق مردي که هرگز مرتکب بدي نشده و ياا نخواسته ااست بشود، بتواند اسم انتقام به خویش بگيرد.(اعترافات)
دانلود رایگان کتاب فلسفه طنز (بررسی طنز از منظر دانش، هنر و اخلاق) pdf
معرفی کتاب:(فلسفه طنز)
فلسفه طنز نوشته جان موریل میباشد، خنده چیست و شوخ طبعی چگونه درر تاریخ تکامل انسان به این جا واصله است؟ مهم ترین تئوری ها درباره ی خنده، طنز و شوخ طبعی کدام اند، چه می گویند و قوت و ضعف هرکدام در کجاست؟ رابطهٔ طنز با اخلاق چگونه است و جنبه های مثبت و منفی درر زمینه ی منش هاا کدام اند؟ آیا می توان طنز راا یک تجربه ی زیبایی شناختی درر نظر گرفت؟ علوم تجربی درباره ی خنده و شوخ طبعی چه می گویند؟ جان موریل درر ااین کتاب می کوشد باا زبانی کمابیش ساده به چنین پرسش های مهمی درباره ی خنده و گونه ها شوخ طبعی پاسخ دهد. ااو که استاد فلسفه ی دین درر کالج ویلیام اند مری درر ویرجینیای آمریکاست،(فلسفه طنز)سال هاست که درر مقام یگانه ااز برجسته ترین پژوهشگران و نظریه پردازان حوزه ی طنز شناخته می شود.(فلسفه طنز)
(فلسفه کانت)میرعبدالحسین نقیبزاده جلالی (متولد ۲۳ اردیبهشتماه ۱۳۱۶ در رشت) فیلسوف، نویسنده، پژوهشگر و مترجم پهنه فرزانش و فلسفه آموزش و پرورش و آموزگار بازنشسته گروه فرزانش و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی است.(فلسفه کانت)همۀ یادبود ها او در زمینه فلسفه اند و بارها تجدید چاپ شدهاند. تمرکز اصلی او بر فلسفۀ غرب و فلسفۀ آموزش و تربیت است و در زمینۀ فلسفه افلاطون وفلسفۀ کانت یکتا از مهمترین اساتید کارشناس در ایران به احصاییه میرود. او هماکنون نیز در دانشگاه آزاد اسلامی یکتا تهران مرکزی و پردیس دانشگاه خوارزمی کماکان به تدریس مشغول است
درباره کتاب:
فلسفه کانت (بیداری از خواب دگماتیسم بر گویه سیر فلسفه دوران نو) عنوان کتابی است از میر عبدالحسین نقیب زاده جلالی که در 488 صفحه و بدست انتشارات آگه در سال 1394 به چاپ واصله است. جستار اصلی این کتاب فلسفه جدید است. نیز در بازار کتاب موجود می باشد.(فلسفه کانت)از میر عبدالحسین نقیب زاده جلالی، کتاب های کانت(طهوری)، درآمدی به فلسفه(طهوری)، نگاهی به فرزانش تعلیم و پرورش(طهوری)، نیز در بازار کتاب موجود می باشد.
کتاب «غروب بت ها» را نيچه در هفت، هشت روز در فاصلهي 26 اوت تا 3 سپتامبر 1888 ، در اقامتگاهِ تابستانی اش، دهكدهی زيلسـ ماريا در ناحيهی اُبرانگادينِ سوييس، نوشت. غروبِ بتها فرآوردهی آخرين سالِ زندگانيِ كوشای ذهنی نيچه است. در آن سال نيچه با كوشندگی شگرفی شش متنِ جداگانه را آمادهی نشر كرد. كار را با نوشتنِ داستانِ واگنر آغاز كرد و آخرين كارش نيچه روياروی واگنر بود و در اين ميانه مسيحاستيز، غروبِ بتها، و اينك، مرد! را با سرعتي شگفت به پايان برد. غروبِ بتها آخرين اثری بود كه نيچه خود منتشر كرد، امّا هنگامی كه در ژانويهی 1889 از چاپ درآمد، او ديوانه شده بود و از كارهايش ديگر خبر نداشت. نيچه میخواست غروبِ بتها درآمدي فشرده و كوتاه بر فلسفهی او باشد و از اين نظر بهدرستی چكيدهايست از همهي ديدگاههای اساسيِ فلسفی او. وی در اين كتاب با زباني بسيار فشرده، امّا چالاك و سرزنده، تبرِ «بتشكنی»اش را بر تمامی «بت»های ديرينه و نو، كلاسيك و مدرن، میكوبد و به تمامی بنيادهای متافيزيكِ ميراثِ افلاطون و سقراط و يونانيّت در كلّ، تا بازسازیهای مدرنِ آن، بهويژه به دستِ كانت، حمله میبرد. نامِ غروبِ بتها طعنهايست به “غروبِ خدايان” اثرِ واگنر، و نامیست زيبا و پرمعنا برای چنين كتابی
این کتاب صوتی از سری کتابهای تاریخ جهان، درباره تاریخ و پیشرفت اجتماعی زنان است. پیش از کتاب تقریباً هیچ کتاب یا مقالهای وجود نداشت که به بازگویی تلاشها و دستاوردهای زنان آمریکایی به درجه یک طبقه اجتماعی پرداخته باشد. همچنین به طور اجمالی به تحول آموزش زنان آمریکایی پرداخته میشود. زنان آمریکایی از زمان اقامتگزینی اروپاییان در آمریکای شمالی در سده هفدهم تاکنون، دگرگونی شگفتانگیزی را پشت سر گذاشتهاند. آنها از جایگاه شهروندان درجه دوم، تقریباً فاقد هرگونه حقوق سیاسی یا اجتماعی، به لحاظ قانونی به برابری تقریبی با مردان ارتقا یافتهاند. برخی از زنان، به کارهایی چون آموزگاری، سرپرستی یا مددکاری اجتماعی پرداختند. این امر به آنها اجازه داد که برای خود در بازار کار جا باز کنند. پیشروی آهسته اما پیوسته آنها به سوی برابری را غالباً « جنبش_زنان» مینامند. پیکار زنان در آمریکا برای برابری کامل با مردان، که هنوز هم ادامه دارد، به چند سده پیش بر میگردد. از همان دوران ابتدایی شکلگیری آمریکا، ابتدای دوره مهاجرنشینی، زنان به لحاظ حقوقی، سیاسی و اجتماعی در جایگاه دوم قرار داده شدند. نگرش تحقیرآمیز به زنان و جایگاه اجتماعی شان اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، آهسته اما پیوسته تغییر کرد و با گذشت زمان، به طور فزایندهای، پسندیده تلقی میشد که برخی از زنان، به کارهایی چون آموزگاری، سرپرستی یا مددکاری اجتماعی بپردازند. این امر به آنها اجازه داد که برای خود در بازار کار جا باز کنند. در سرتاسر قرن بیستم، فرصتهای فزاینده برای آموزش زنان و افزایش کتابها و دیگر منابع بررسی تاریخ زنان با رشد #فمینیسم همراه بود. فمینیسم، تلاش سازمان یافته و مستمر زنان برای کسب حقوق برابر با مردان در همه عرصههای اجتماعی، سیاسی و... است. سارا ام. اَوِنز دانش پژوه دانشگاه مینسوتا گفته است زنان آمریکایی خواستار رفتار ویژهای نیستند، بلکه تنها می خواهند در راه تحقق رویای آمریکایی مشارکت کامل داشته باشند.
قسمتی از این کتاب صوتی چنین میگوید: در دوران بحران، از میلیونها زنی که جزو طبقه متوسط به حساب میآمدند، عده کمی شغل نیمه وقت یا تمام وقت داشتند. دیگران مرتب در پی کار بودند اما نمیتوانستند کاری پیدا کنند. تعصب جنسیتی در هر دوی این گروه ها تاثیر می گذاشت. برخی بی جهت گمان می کردند کار کردن زنان مشاغل را از دسترس مردان خارج می کند و آنها بیکار میمانند و نمی توانند خانواده خود را تامین کنند. به سبب چنین تبعیضی، در نیمه دوم دهه ۱۹۳۰، ۶۳ درصد شرکت های خدمات عمومی، ۶۵ درصد بانک ها، و ۸۴ درصد شرکت های بیمه از استخدام زنان خودداری می کردند. نورمن کازینز، روزنامه نگار مشهور، از روی نادانی به خود می بالید که برای اقتصادی بیمار یک راه درمان سریع دارد و به طعنه می گفت: «خیلی ساده است: زنان را، که به هر صورت نباید کار می کردند، اخراج کنید و مردان را استخدام کنید! خیلی سریع! نه بی کاری باقی می ماند، نه پرداخت اعانه، و نه بحران اقتصادی.» اکثریت زنان طبقه متوسط خانه دار خانه نشین باقی ماندند و مردانی نظیر کازینز را خشنود ساختند. آنها تمام سعیشان را میکردند که صرفه جویی کنند تا دخل و خرجشان با هم بخواند و خود و خانواده شان بتوانند همچنان سقفی بالای سرشان داشته باشند. کتاب صوتی جنبش زنان در آمریکا شش فصل دارد که به ترتیب عبارتند از: «آزمونِ دشوار نخستین زنان آمریکایی»، «زنان میآموزند چگونه سازمان یابند»، «راه دراز به سوی صندوق رای»، «پیدایش زن اجتماعی جدید»، «خواست فزاینده برابری جنسیتی» و «تلاش پیگیر برای منزلت اجتماعی و حقوق».
عنوان: کاندید نویسنده: فرانسوا_ولتر مترجم:رضا مرادی اسپیلی گوینده:آرمان سلطان زاده
بیشک مهمترین اثری که در دنیای امروز، ولتر را بدان میشناسند رمان « کاندید » است. ( کاندید به زبان فرانسه معنای ساده دل است ) این کتاب شاهکاری از یک رمان کوتاه فلسفی است كه مفاهيم عميقي كه انسان امروزي با آن روبروست را با طنز مطرح مي كند. سه کلمه خفقان، رخوت و رنج در سرتاسر کتاب صوتی «کاندید» دیده میشود. در واقع شرح مبسوطی از نظریههای فلسفی فرانسوا ولتر در قالب یک داستان مهیج است. ولتر، نابغهای در به تصویر کشیدن ظلم و استبداد و از بزرگترین منتقدین سیاسی قرن هجدهم است. درواقع دیدگاه خوشبینانهٔ بشر به جهان را که توسط کسانی چون الکساندر پوپ و گوتفرید لایبنیتس (فیلسوف، ریاضیدان و فیزیکدان آلمانی ) تبلیغ میشد (مبنی بر اینکه دنیا بهترین جهانِ ممکن برای زندگی کردن است که خداوند میتوانسته بیافریند) به تمسخر میگیرد. زیرکی او در این بود که نام خود را از عناوین کتاب حذف کرد، در غیراینصورت قطعاً بار دیگر به دلیل تمسخر باورهای دینی زندانی میشد.این کتاب اولین بار در سال ۱۷۵۹ منتشر شد و در دوران حیات نویسنده بیست بار تجدید چاپ شد و آن را در ردهٔ موفقترین آثار ادبی فرانسه قرار دارد. کاندید یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان است
سَلجوقیان یا سَلاجقه، یا آل سلجوق، نام دودمانی است که در قرنهای پنجم و ششم هجری قمری (یازدهم و دوازدهم میلادی) بر بخشهای بزرگی از آسیای غربی، شامل ایران کنونی، فرمانروایی داشتند.
سلجوقیان که به اسلام رو آورده بودند، بعد از ریاست سلجوق بن دقاق، نام سلاجقه را به خود گرفتند و به سامانیان در مبارزه با دشمنانشان بسیار کمک کردند. پسر سلجوق بنام میکاییل که بعد از مرگ او ریاست این طایفه را بعهده داشت، چندین حکم جهاد برای مبارزه با (به قول مورخین) کفار صادر کرد.میکاییل سه پسر داشت به نامهای یبغو، چغری و طغرل. این قبیله که یکبار در زمان سلجوق بن دُقاق به دره سیحون کوچ کرده بودند، بار دگر بعد از مرگ سلجوق به سرکردگی سه پسر زادهاش به نزدیکی پایتخت سامانیان کوچ کردند. اما سامانیان از نزدیکی این طایفه به پایتخت احساس خطر کردند؛ بنابراین سلاجقه بار دگر از روی اجبار بار سفر بسته و به بغرا خان افراسیابی پناه بردند. این حاکم از سر احتیاط، طغرل پسر بزرگ را زندانی کرد. ولی طغرل به کمک برادر خود چغری از زندان رهایی پیدا کرد و با طایفه خود به اطراف بخارا کوچ کردند.در سال ۴۱۶ هجری ترکان سلجوقی به ریاست اسرائیل بن سلجوق برادر میکاییل دست به شورش زدند. اما سلطان محمود او را گرفت و در هند زندانی کرد. از طرف دیگر گروهی از یارانش دست به شورش زدند.
ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست. طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقی ماند، به نیشاپور وارد و سلطنت را آغاز کرد. طغرل برای خود اسم اسلامی رکنالدین ابوطالب محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت. طغرل وزیری با کفایت که او را همرده خواجه نظامالملک طوسی میدانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل بسیار کمک کرد. طغرل بیک در سال ۴۳۳ وارد شهر ری شد و این شهر را آباد کرده به پایتختی بر گزید. او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری در گذشت و در مکانی که به برج طغرل (درابن بابویه)معروف است دفن شد.
[ویرایش] عضدالدوله محمد آلب ارسلان بن جغری (۴۵۵-۴۶۵هجری)
آلب ارسلان بعد از مرگ عمویش طغرل به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلب ارسلان به تحریک رقیب عمید الملک یعنیخواجه نظام الملک طوسی او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام الملک طوسی منتقل شد.بیشتر عمر آلب ارسلان در جنگ با عیسویان سپری شد. او به قصد گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد. اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حمله ارمانیوس دیوجانوس امپراتور روم مواجه شد. این جنگ با شکست رومیان و دستگیر شدن ارمانیوس دیوجانوس به پایان رسید.آلب ارسلان در سال ۴۶۵ هجری به دست دستهای از ترکها کشته شد. او در روزهای آخر عمرش شنید که ترکها در بخارا و سمرقند به مردم ظلم وستم میکنند، بنابراین با لشکری برای سرکوبی آنها حرکت کرد. اما به دست یکی ار ترکهای مخالف کشته شد و سر انجام پیکر او را به مرو منتقل کردند.
ملکشاه پسر آلپ ارسلان بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظامالملک به کرسی سلطنت نشست. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظامالملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان مدعی سلاجقه غلبه کند. بعلاوه اینکه توانست سرزمینهای تحت اشغال سلجوقیان را گسترش بدهد. از متصرفات او میتوان به باز پس گیری سمرقند از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدودههای تخت تصرفات او میباشد.حکومت ملکشاه که در سال ۴۶۵ هجری آغاز شده بود، بعد از بر کناری خواجه نظامالملک و روی کار آمدن تاجالملک قمی حرکت رو به زوال را پیش گرفت. عاقبت خواجه نظامالملک در نهاوند بدست یکی از اسماعیلیان به نام ابوطاهر در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. ملکشاه نیز در همان سال زندگی را بدرود گفت.
یه علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان،امراء یا اتابکان اداره میکرد.اینان به علت دوری از اصفهان پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آنها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند. سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غزجه که یکی از امراء بود تأسیس شد. اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در روم سلسله سلاجقه رومبوجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند.
پس از تحولاتي كه در نتيجة پيدايش رنسانس در اروپا رخ داد، يكي از پرنمودترين نحله هاي فكري كه تمام ساختارهاي اجتماعي، فرهنگي، اخلاقي و سياسي را در بر گرفته و زندگي آدمي را در مسير سلسله اي از تغييرات قرارداد ليبراليسم بود كه مثابه يك ايدئولوژي در سراسر جهان غرب به جاي اديان الهي مطرح شد.
به دليل اينكه اين جريان فكري، اجتماعي و سياسي در عصرهاي اخير، از جاذبه هايي هم برخوردار شده و در كشورهاي شرقي و مقر اديان ابراهيمي و پايگاه هاي اسلامي هم مورد توجه خيل روشنفكران قرار گرفته نسبت به آن تبليغات فراواني صورت گرفته و نيز به دليل سنت شكني ها و دين ستيزهايي كه داشته و مدتها است كه پس از رنسانس داعيه اداره جهان و رهبري فكري بشر را داشته شايسته بررسي ئ تاميل بيشتر است و اين بررسي از آنجا بيشتر اهميت مي يابد كه به دليل توجه و توسعه و به ميدان آمدن فناوري نوين و رسانه هاي پيشرفته ارتباطات جمعي و سطح پوشش هايي كه ليبراليسم مدعي آن مي باشند ليبراليسم نه تنها در حوزه انديشه بلكه مي خواهد دنياي بودن و عمل كردن را به سامان برساند و بسان اقلانيتي ظهور و نمود يابد. از سوي ديگر دين به عنوان يك واقعيت انكارناپذيري وجود دارد كه در نوع تفكر، زيست و حيات سياسي ملت – دولتها مي تواند نقش بازي كند و عده اي از منورالفكرهاي وطني در كشورهاي اسلامي علي رغم تكوين روحيه و شخصيت ايشان در نظام هاي غربي و ماهيت ليبراليستي اما تعلقاتي به حوزة به عومل و دلايل متعددي دارند كه هموراه مي كوشند تا با خرج كردن از دين به كيسة ليبراليسم و به نفع جريان غالب نوعي العاب ديني به عملكرد خود بدهند و عملاً آنچه بكنند كه نظام جهاني از ايشان توقع دارند.
اين مهم در مقولة نسبت دين و ليبراليسم، مي گنجد و اينكه آيا ساسااً دين نسبت و ارتباطي با ليبراليسم دارد يا نه بحث ها در ادامه در اين خصوص مي باشد و مي كوشيم تا با بررسي اجمالي ماهيت ليبراليسم و دين به بررسي نسبت، ارتباط و سازگاري يا عدم موارد فوق بپردازيم. (به عون اله متعالي)
تحليل مساله «نسبت دين و ليبراليسم»
پرسش از «نسبت دين و ليبراليسم» يك پرسش «مركب» مي باشد كه در حقيقت سوالات و پرسشهاي بسياري را در درون خود دارد كه پش از تحليل مفاهمي مندرج در مساله مذكور وضوح مي يابند. اولين ابهام در مفهوم واژه «نسبت» است. گاهي به جاي واژه «سبت» در مساله مورد نظر ما واژه «رابطه» به كار مي ورد.
«رابطه منطقي – توليدي، رابطه روش نشاختي، رابطه معرفت شناختي، راذبطه تولديدي – مصرفي، رابطه مبتني بر اصل رفع تعارض و رابطه ديالوگي»
همچنين از مفهوم «نسبت» نيز مي توان استفاده هاي زيادي كرد كه برخي از آنها عبارتند از:
1- نسبت به معناي مقايسه دو امر كه خود به دو بخش تقسيم مي شود:
الف – مقايسه ذوشي: به عنوان دو مفهوم كلي از حيث مصاديق يا دو مجموعه از حيث اعضاء
ب – مقايسه دو قضيه
2- نسبت دوشي ء به معناي «تاثير و تاثر» دو شي برو از هم
3- نسبت دو شي ء به معناي مقايسه آنها از حيث شيء سوم.
در مساله نسبت دين و ليبراليسم، آنچه بيشتر از مفهوم «نسبت» همراه شده است مربوط به مفهوم سازگاري است.
مهم ترين گرايش سياسی ای که شيرازه جامعه ما را تهديد ميکند، ناسيوناليسم قومی است. اين گرايش سياسی از نظر فکری ضعيف و از لحاظ تشکيلاتی نامنسجم است. اما اين ضعف ها نبايستی قشر آزاديخواه و سکولار جامعه را از پتانسيل مخرب اين تفکر غافل بدارد. ناسيوناليسم قومی طرفدارن فعال و متفکر دارد. تعدادی هستند که، آگاهانه يا ناآگاهانه، بذر کينه قومی ميکارند. زمينه ساز بوجود آمدن اردوهای متخاصم قومی هستند. سعی دارند که هويت قومی را جايگزين هويت انسانی شهروندان بکنند.
انواع ناسيوناليسم
ناسيوناليسم بردو نوع است: ناسيوناليسم "مدنی" و ناسيوناليسم قومي.
ناسيوناليسم مدنی به سيستم سياسی ای گفته می شود که ساختار سياسی جامعه بعد از اضمحلال سيستم فئودالی را شکل داد. هرچند اشاره به حقوق شهروندی، برابری در مقابل قانون، کم اثر کردن ارزشهای مذهبی و فئودالی و تمايل به اتکا بيشتر به منطق علمی از ويژگيهای اين سيستم سياسی به شمار ميرود، اما کليدی ترين ماموريت ناسيوناليسم "مدنی"، ساختن هويت ملی يا فراقبيله ای بجای هويت عشيره ای، و سازمان دادن دولتهای متمرکز سراسری بجای سيستمهای ملو ک الطوايفی بوده است. بعبارت ديگر، ناسيوناليسم مدنی با ساختن مليت ها، ساختار جامعه را طوری بازسازی کرد که امکان رقابت سرمايه را در جغرافياهای سياسی متفاوت فراهم آورد. اما متفکرين طرفدار جامعه سرمايه داری و يا متاثر از رسانه های اصلی عقيده ندارند که ملت يک پديده ساخته شده است. طبق اين تفکر، ادعا ميشود که "ملت" به گروهی از انسانها اطلاق ميگردد که دارای نژاد، فرهنگ و تاريخ مشترک هستند. اما،اين تعريف، کامل نیست. زیرا ملتها زيادی هستند که از اقوام مختلف تشکيل و دارای ريشه های تاريخی و فرهنگی متفاوت هستند. امریکا و کانادا نمونه های از اين "ملت"ها هستند. از طرف ديگر، جوامع فراوانی هم وجود دارند که فرهنگ، تاريخ و نژاد مشترک دارند اما ملتهای مختلفی را تشکيل داده اند. کشورهای عربی نمونه اين ملتها است. اين واقعيات روشن نشان ميدهد که ملت ساخته و پرداخته عده ای صاحب زور و ثروت است. هرچند پسوند "مدني" به اين نوع ناسيوناليسم اضافه شده است اما واقعيت اين است که ناسيوناليسم نيروی محرکه جنگ بين انسانها، و "ملت" محصول جنگها ميباشد. برای نمونه ملت کانادا محصول جنگ بين انگليسی زبانها، فرانسويها و مردم بومی کانادا است. ايالات متحده آمريکا محصول جنگ بين آمريکا، انگليسيها، مردم بومی آن سرزمين و اسپانيائی ها ميباشد. جنگهای ناپلئون ملت فرانسه را ساخت. شکست ولزيها و اسکاتلنديها از انگليسی ها، منجربه تولد انگلستان گرديد. جنگ جهانی اول و قتل عام ارمنی ها ملت ترکيه را بوجود آورد. کشورهای عربی و آفريقايی محصول جنگ و رقابت کشورهای اروپائی هستند. اينها تازه بهترين نمونه های ناسيوناليسم مدنی هستند. پروسه تشکيل دولتهای ملی بروشنی بر اين واقعيت تاکيد دارد که ملت عبارت است از مجموعه افرادی که در اثر جنگهای مختلف در چارچوبه های سياسی معينی تحت کنترل تشکيلاتی به نام دولت در آمده اند. پرچم، سرود، آئين های ملی و...علاوه بر مشخص ساختن اردوی گروههای متنوع صاحب ارتش و سرمايه، حکم داروی مسکن برای تخفيف درد پروسه ملت سازی و ملت پروری دارد.
ناسيوناليسم قومی به گرايش سياسی ای اطلاق ميشود که قوميت، زبان و آداب و رسوم جامعه منتسب به قوم "خودش" برايش مقدس بوده و برای گرفتن سهمی از قدرت اين ويژگيها را به پلاتفرم سياسی تبديل ميکند. تقدس خون، خاک و زبان، کهنه پرستی، منزه جلوه دادن قوم "خود"، اهريمن سازی از ا قوام دیگر، اشاعه تنفر قومی از ويژگيهای فکری ناسيوناليسم قومی است. برای اشاره به محصول ناسيوناليسم قومی ميتوان به وقايع افغانستان ،يوگسلاوی در دهه نود ميلادی، نسل کشی رواندا و کشتار در فلسطين و اسرائيل و وقايع چچن اشاره کرد. برای روشن شدن بيشتر موضوع، سعی خواهد شد، درک ناسيوناليسم قومی را ازجايگاه زبان، قوميت و فرهنگ مورد بررسی قرار گيرد .
نادرشاه افشار، رئیس طایفه افشار و بنیانگذار دودمان افشاریه بود که یازده سال بر ایران حکومت کرد. پایتخت وی شهر مشهد بود
سلطنت نادر
نادر شاه افشار در سال ۱۶۸۸ در ایل افشار در کبهان ایران به دنیا آمد. [1] اسم اصلی او نادرقلی بود و هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبکهای خوارزم به اسارت آنها در آمد. بعد از مدت کوتاهی از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکمران ابیورد باباعلی بیگ بود. او گروه کوچکی را به دور خود جمع کرده بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را نادرقلی بیگ نامید. فئودال بزرگ ملک محمود سیستانی (حاکم سیستان) تا حدی مانع قدرت گیری نادرقلی بیگ شد ولی نادر در سال ۱۷۲۶ پشتیبانی شاه طهماسب صفوی و فتحعلی خان قاجار (پسر شاهقلی خان قاجار و پدربزرگ آقا محمدخان قاجار) را جلب کرده توانست مالک محمود را شکست دهد و حاکمیت شاه ایران را در خراسان بر پا نماید. شاه طهماسب نادر قلی را والی خود درخراسان اعلام کرد و بعد از آن نادر اسم خود را به طهماسب قلی تغییر داد. سال بعد او مناسباتش با شاه طهماسب را قطع کرده و بعد از سرکوب چند ایل ترک و کرد به حکمرانی کامل خراسان می رسد. آنگاه برای به قدرت رساندن شاه تهماسب با افغانها وارد جنگ شده در ۱۷۲۹ رییس افغانها یعنی اشرف افغان را در نزدیکی دامغان و سپس در مورچه خورت اصفهان و برای بار سوم در زرقان فارس شکست داد و بعد در تعقیب وی، افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار داده و قبایل این دیار را مطیع نمود. سپس با دشمنان خارجی وارد جنگ شد و روسها را از شمال ایران راند، اما در زمان جنگ با عثمانیها که غرب ایران را در اشغال داشتند متوجه شورشی در شرق ایران شد و جنگ را نیمه کاره رها کرده به آن سامان رفت. شاه صفوی به قصد اظهار وجود دنباله جنگ وی را با عثمانیان گرفت که به سختی منهزم شد.
در سال ۱۷۳۱ به دنبال یک قرارداد بین شاه طهماسب و دولت عثمانی که قسمتی از آذربایجان را به آن دولت وا گزار میکرد نادر رهبران ایلها را که پشتیبان صفویه بودند در یک جا جمع نمود(قورولتای) و با کمک آنها طهماسب را از سلطنت برکنار گردانیده پسر هشت ماهه او عباس را به جانشینی انتخاب کرد و خود را نایب السلطنه نامید. اما در واقع قدرت اصلی در دست نادر بود. نادر شاه در عرض دو سال کل آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت.
سپس با استفاده از اوضاع آشفته هندوستان به این کشور لشکر کشید و دهلی را تسخیر کرد . نادر با غنائم فراوان که از غارت هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و هند را در دست سلاطین مغول هند باقی گذاشت. در میان این غنائم جواهراتی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس شهرت دارند.
نادر شاه در اواخر عمر تغییر اخلاق داد و پسر خود رضاقلی میرزا را کور کرد. بعد، از کار خود پشیمان شده بعضی از اطرافیان خود را که در این کار آنها را مقصر میدانست کشت.
سرانجام شورشها آغاز شد و نادر به سرکوب شورشیان پرداخت اما زمانی که برای رفع یکی از این شورشها رفته بود شبانه در چادر خود به قتل رسید.
کارنامه نادر
از یکی از مستشرقین نقل شده که اگر فرماندهان خائن سپاهش او را نمیکشتند نادر قصد تسخیر المان را نیز داشته است رد پای جاسوسان و فرستاده های دول غربی در تحریک سرداران او به کشتن وی دیده میشود.
در زمانی که صفویان با هجوم افغانها از هم پاشیده بودند و کشور مورد تجاوز دشمنان داخلی و خارجی بود: عثمانیها ازغرب و روسها از شمال و اعراب از جنوب و افغانها در داخل و ترکمانان از شرق به تاخت و تاز و قتل و غارت مشغول بودند، نادر وضعیت حاکمیت ایران را بهسامان نمود. بعد از نادر، کریمخان (از سرداران نادر) که از طایفه زند بود به قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به خراسان شد و کریمخان این منطقه را به احترام نادر که او را ولی نعمت خود میدانست در اختیار جانشینانش باقی گذاشت
ایران در عهد نادر
در عهد نادر دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وی سرکوب شدند و کشور اندکی از قدرت گذشتهٔ خویش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکزی بر تمام وطن، بازیافت. ترکمانان وازبکان به ماوراءالنهر عقبنشینی کردند.
بناهایی که به دستور نادر در مشهد بنا شدهاند نظیر کلات نادری و کاخ خورشید از آثار مهم بازمانده از این دوران هستند.
در عهد او به سپاه و تأمین نیرو بسیار توجه میشد. مردم ایران با وجود ظلم و ستم پادشاهان آخر صفوی به این سلسله امید داشتند. وی همچنین سعی داشت با کمک یک انگلیسی به نام دالتون نیروی دریایی ایجاد کند که ناموفق ماند
فروشگاه فایل کیا؛
منبع جامع انواع فایل...
چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.